محسن کاظمی فرد
محسن کاظمی فرد

اول برای خودم می نویسم و به مرور نوشته هایم را بهبود می دهم پس هر مطلبی در این وبسایت می تواند بهترین رفرنس برای من باشد و شما عزیزان هم از آن استفاده کنید.

پروپاگاندا یا تبلیغات سیاسی چیست؟

پروپاگاندا

این روزها کشور پر از حادثه است و اینطور که به نظر می رسد روند این حوادث صعودی و با شتابی فزاینده ایران، منطقه و جهان را به سرعت در می نوردد.

در این زمان که این مطلب را می نویسم ذهنم پر است از افکار مختلف و سناریو هایی که مدام از جلوی چشمانم رژه می روند… روزهای سختیست همه می دانیم کاری که از دستم بر می آید این است که کمی برایتان از تبلیغات سیاسی بنویسم آن را توضیح دهم و چند نمونه از تکنیک هایی که در این راه استفاده می شود را برایتان شرح دهم شاید با شناخت صحیح این شیوه تبلیغ که همانند جنگ جهانی دوم در حال اوج گیری مجدد است بتوانیم بهتر قضاوت کنیم و قبل از باختن احساسمان به رویداد ها اول آن را به منطقمان ببازیم.

تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا (Propaganda) چیست؟

تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا (Propaganda) واژه ای بازسازی شده از فعل لاتین کهن (Propagere) به معنی منتشر ساختن گرفته شده است و شکلی از ارتباط است که هدف آن نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت و تغییر آن به موضع دلخواه مبلغ سیاسی است.

در پروپاگاندا اطلاعات کاملا از قبل طراحی شده و جانبدارانه است که در اصلی ترین معنای خود دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر مخاطبان می باشد. برای اینکه این اتفاق بیافتد در اغلب اوقات وقایع به صورت گزینشی بیان و بازنمایی می شود تا از سوی مخاطب، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه و خردمندانه سر بزند. 

تبلیغات سیاسی ممکن است افکار عمومی و رفتار افراد را تحت تأثیر قرار دهد و آن‌ها را دگرگون سازد. روش های پروپاگاندا بسیار زیاد هستند من تنها به چند نمونه از تکنیک ها بسنده می کنم دوستانی که می خواهند بیشتر با تبلیغات سیاسی آشنا شوند یا تکنیک های معروف دیگری که بنظرشان در این شرایط استفاده می شود را می شناسنددر زیر همین پست برای دوستان بیان کرده یا سوال خود را مطرح کنند در اولین فرصت به سوال شما جواب می دهم.

۵ روش مهم پروپاگاندا:

  1. برچسب زدن (Name Calling): این روش به منظور برانگیختن وحشت، حس نفرت یا تعصب افراد جامعه علیه یک گروه مخالف استفاده می شود. در این روش دیگر  نیازی به بیان استدلال و دلیل برای گروه‌های مخالف نیست و اصولا کسی به استدلال ها گوش نمی دهد.
  2. حمله شخصی (Ad hominem): حمله کردن به شخصیت فرد (مثلاً اتهام روابط نامشروع یا خیانت به کشور)، به جای رد کردن منطقی افکار و سخنان او.
  3. تکرار (Ad nauseam): تکرار بی‌وقفهٔ یک حرف، مخصوصاً اگر یک شعار ساده باشد، باعث می‌شود که کم‌کم به عنوان یک حقیقت بدیهی پذیرفته شود. این حربه اگر همراه با کنترل و سانسور رسانه‌ها باشد، تأثیر بیشتری خواهد گذاشت.
  4. سیاه و سفید نمایی (Black-and-white fallacy): جلوه دادن اوضاع به گونه‌ای که افراد تنها دو گزینه در برابر خود ببینند: یا دوست کامل بودن یا دشمن کامل بودن.
  5. حقیقت گزینشی (Selective truth): گفتن پیام تبلیغاتی در ضمن حقایق گزینش شده، به شکلی که مخاطب متوجه نشود که مورد هجوم تبلیغاتی قرار گرفته‌است.

این ها تنها بخش کوچکی از این تکنیک های نه چندان اخلاقی پروپاگاندا بودند که در سراسر جهان مورد استفاده سیاسیون قرار می گیرد.

در پایان این نکته را لازم دانستم که بیان کنم یکی از تفاوت های اصلی انسان ها با دیگر گونه های جانوری بر روی زمین این است که ما می توانیم انتخاب کنیم انتخاب بین استدلال و احساسی تصمیم گرفتن انتخاب با ماست همیشه با ما بوده است…

پ.ن : راستی یک بار دیگر به عکس انتخابی دقت کنید کجای ذهن شما را دستکاری می کند و چه مفهومی را به شما القا می نماید آیا این نیز خود پروپاگاندا نیست؟

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *