یکی از مشکلاتی که در کسب و کارها به آن برخورد کرده ام فقدان رشد شخصی در مدیران، کارشناسان و کارمندان بخش های مختلف آن سیستم بوده است. آشنایی با مفاهیم مدیریتِ کسب و کار در دنیای پیچیده ی امروز می تواند ما را در رسیدن به اهدافمان یاری رساند. مفاهیمی مانند کارایی، اثربخشی، بهره وری و تفاوت های این مفاهیم با هم به جهت دادن کسب و کار و نظم در افکار بسیار کمک می کند. حال با این مقدمه بیایید این مفاهیم را با هم یاد بگیریم از دوستان درخواست دارم که بعد از خواندن این مقاله مثالی را در مورد هر کدام از این مفاهیم بزنند تا این بخش بهتر برای همه معرفی شود.
تعریف کارایی (Efficiency)
کارایی با منابع ارتباطی تنگاتنگ دارد و با میزان استفاده از این منابع برای انجام یک فعالیت سنجیده می شود. که در ادبیات مهندسی گاهی به آن راندمان نیز می گویند. پس هر کاری را که ما با منابع کمتر یا کاهش اتلاف منابع انجام دهیم می توانیم بگوییم که ما کارایی یا راندمان بیشتری در آن وظیفه نسب به گذشته یا اشخص دیگر داشته ایم.
پس می توان کارایی را این چنین تعریف کرد: کارآیی درجه ای از عملکرد است که با کمترین ورودی بتوانیم بیشترین خروجی را تولید کنیم. (کاهش اتلاف منابع) کارآیی نیازمند کاهش تعداد منابع غیرضروری از جمله زمان و انرژی شخصی برای تولید یک خروجی معین استفاده می شود. که خود این مطلب یک مفهوم کمی و قابل اندازه گیری است و می تواند با استفاده از نسبت خروجی مفید به ورودی کل تعیین شود. این کار باعث می شود تا ضمن رسیدن به خروجی مطلوب ، هدر رفت منابع مانند مواد فیزیکی ، انرژی و زمان به حداقل برسد.
چند مثال برای کارایی
- هنگامی که خسته هستیم و از تمرکز پایینی برخورداریم سرعت کار کردن ما پایین می آید می توان گفت کارایی ما پایین آمده است.
- وقتی امروز یک فعالیت مشخص را با منابعی کمتر از دیروز انجام می دهیم می گوییم کارایی ما نسبت به دیروز افزایش یافته است.
- وقتی پروژه را به دو نفر پیشنهاد می کنیم و یکی از آن دو این پروژه را با هزینه کمتر و زمان کوتاه تر انجام می دهد می گوییم کارایی این شخص بالاتر است.
- زمانی که دنبال کوتاه ترین مسیر برای رفتن به محل کار خود هستیم به دنبال بهبود در کارایی می باشیم.
در حقیقت می توان گفت دغدغه کارایی، بهتر انجام دادن یک کار مشخص با صرف هزینه یا زمان کمتر است.
تعریف اثر بخشی
هم سویی بین فعالیت هایی که انجام می دهیم با اهداف از قبل تعیین شده را اثر بخشی گویند. همانطور که در تعریف مشاهده می کنید اثر بخشی با هدف گزاری عجین است و بدون آن معنا و مفهوم خود را از دست می دهد. پس هرچه میزان فعالیت های ما با اهدافمان همسو تر باشد می گوییم اثر بخش تر فعالیت کرده ایم. برای فهم بهتر به مثال های زیر دقت کنید.
- استفاده از فضاهای تبلیغاتی در فرودگاه برای تبلیغ مواد غذایی اثر بخش نبوده است.
- دوره ای که برای زبان انگلیسی برگزار شد نتوانست بر سطح سواد شرکت کنندگان تاثیر زیادی بگذارد.
تعریف بهره وری (Productivity)
در تعریف بهره وری جمله ای نمادین و مشهور وجود دارد که می گوید بهره وری حاصل جمع ( کارایی و اثربخشی ) است.
این نکته را نباید فراموش کرد که وقتی از این حاصل جمع صحبت می کنیم باید بدانیم که جنس کارایی و اثر بخشی متفاوت است و نمی توان آن ها را با هم جمع بست منظور این است که در انجام کارها هر دو حوزه را مدنظر قرار داده و برای بهبود در آنها اقداماتی انجام می دهیم.
چند مثال از بهره وری:
- دوره زبانی که شرکت کردم باعث شد من بتوانم سریعتر و با کیفیت تر مقاله های مورد نیازم را ترجمه کنم.
- کارمند جدید بخش فروش تلفنی تعداد مشتریان بیشتری را در زمان کمتری جذب کرد.
- من از یک زمین ۲ هکتاری که ۲۰۰ کیلوگرم محصول می داد با صرف همان منابع ۱۰۰۰ کیلوگرم بهره مند شدم.
تفاوت کارایی و اثر بخشی
شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که تفاوت کارایی و اثر بخشی در چیست؟ هرچند با این سوال موافق نیستم و آن را سوال صحیحی نمی دانم اما می توان جواب کلیشه ای معروف را داد که: «کارایی یعنی انجام دادنِ درستِ کار و اثربخشی یعنی انجام دادنِ کارِ درست.»
حال چرا این مقایسه را درست نمیدام به دلیل دغدغه هایی هست که این دو مفهم سعی در رفع آن دراند شاید بهتر باشد بجای مقایسه کردن این دو دغدغه های آن ها را بهتر بشناسیم:
دغدغهی کارایی این است که «چگونه همین کارهایی را که فعلاً انجام میدهم، بهتر و با اتلاف کمتر انجام دهم؟»
و دغدغهی اثربخشی این است که «آیا این کارهایی که انجام میدهم، دقیقاً همان کارهایی است که باید انجام بدهم؟ یا باید به سراغ کارها و فعالیتهای دیگری بروم؟»
در انتها که با تعریف کارایی، اثر بخشی و بهره وری آشنا شدید کمی به زندگی شخصی خود نگاه کنید ما از صبح که بیدار می شویم بدنبال بهبود در زمان و فعالیت های روزمره ی خود هستیم. بهینه کردن ساعت کاری، تلفن ها و رفت و آمدها و هزاران بهبود دیگر و آیا در کنار این همه که به کارایی بهتر یا به اصطلاح بالابردن راندمان خود هستیم آیا به فکر اثر بخش بودن زندگی نیز هستیم؟ آیا مسیری که می رویم کاری که انجام می دهیم رابطه ای که برقرار میکنیم در راستای اهدافیست که انتخاب کرده ایم؟ شاید این دو مفهوم قبل از اینکه بخواهند در مسایل کاری ما خود را نشان دهند باید ابتدا نگاه ما را به زندگی در مسیر اهدافمان صحیح کنند.
2 پاسخ
تفاوت بهنیه سازی optimize با کارایی چی میشه؟
با این تعریف کارایی خیلی نزدیک به بهنیه سازی میشه
با سلام
تفاوت اساسی بین کارآیی و بهینه سازی در اینه که کارآیی بیشتر به مقوله میزان استفاده کار مورد نظر در واحد زمان و بهبود اون فعالیت می کنه در حالی که بهینه سازی، طراحی و عملکرد یک سیستم یا فرآیند مورد بررسی قرار میده تا با شناسایی اون بتواند تا حد ممکن اون رو بهبود ببخشه.